با مـــداد رنـــگــــي روز آمدنت را نقاشـــــي ميکنم و جاده هاي رفتنت را خـــط خــــطي! کســــي براي من نيست. بيا غلـــــط هاي زندگيم را به مــــن بگو و زير اشتــــباهاتم را خـــط بکش.بودنــــت مثل دريــــايي مــــرا در بر ميــــگيرد آنجـــا کـــه تو هستي،ماهــــيها هـم نميتوانند بيايـند چه رســد به مــن ... !!! کــدام صـبح مي آيــي؟ کدام چــــمدان مال توست؟ کدام دست تو را به من مي رساند ؟ کـــدام روز مـــال من ميـــشوي؟ بيا که درد دلـــم را فقــط تو ميــفهمي...
نظرات شما عزیزان:
|